با توجه به مسائلی که این روزها مطرح میشود که آمریکا به تعهدات خود عمل نکرده و اروپا هم به صورت کمرنگ در این زمینه اقداماتی انجام داده است. به عنوان اولین سوال بفرمایید طرف غربی تا چه میزان به تعهدات خود در قبال برجام عمل کرده است؟
این موضوع را از دو جنبه باید مورد بررسی قرار دارد. اول اینکه آیا آمریکا، اروپا و 1+5 به تعهدتی که طبق برجام متعهد بوده عمل کرده و قوانین تحریمی خود را لغو کرده یا نکرده اند؟ در پاسخ باید گفت بله کشورهای یاد شده و طرف مذاکره به تعهدات خود عمل کرده اند. در خلال مذاکرات هسته ای و توافق نهایی و در برجام آنها متعهد شدند که کلیه تحریمهای اقتصادی را لغو یا متوقف نمایند که مسلما این کار انجام شده به نحوی که برای مثال میتوان به لغو قطعنامههای شورای امنیت اشاره کرد، همچنین تمامی امضاهایی که باید توسط رئیس جمهور آمریکا زده میشد انجام شده و کنگره دستورات لازم را برای لغو تحریمها دریافت کرده است، همچنین شورای وزیران اتحادیه اروپا نیز تمامی مصوبات لازم را در این زمینه به تصویب رسانده است.
از این منظر میتوان گفت غرب و آمریکا تحریمهایی را که طبق برجام باید برمی داشتند را لغو کردهاند و از این جهت نقصی درکار مشاهده نمی شود. اما این سوال و ابهام مطرح میشود که آیا برداشته شدن تحریمها در عمل مشهود بوده است؟ بنابراین نکته اصلی که در حال حاضر باید بدان پرداخت تاثیر رفع تحریمها بر مسائل اقتصادی ایران است. یقینا در برخی حوزهها تغییرات محسوسی به وجود آمده اما در برخی حوزهها باید منتظر گذشت زمان بود بدین معنی که تاثیر لغو برخی از تحریمها پروسه ای زمان بر است. ضمن اینکه لازم است آمریکا و اروپا هم در زمینه تاثیر لغو تحریمها به ایران کمک کنند به این دلیل که آنها متعهد شده اند غیر از برداشتن تحریمها باید در اجرای موفقیت آمیز برجام نیز نقش موثری داشته باشند از این رو برای رفع مشکلات پیش رو و چالشهای ایجاد شده انتظار میرود طرف غربی هم به تعهد خود دراین باره عمل نماید.
بنابراین هنگامی که تحریمها لغو شده و طرف غربی هم تعهد کرده که در اجرای موفقیت آمیز برجام نقش موثری ایفا کند مشکل را در کجا باید جست وجو کرد؟
به عنوان مثال عرض میکنم از نظر قانونی بعد از لغو تحریمها همه بانکهای جهانی مختار هستند تا با بانکهای ایرانی ارتباط برقرار کنند و در این باره منع قانونی وجود ندارد. حال این سوال مطرح میشود که آیا میتوان بانکهای غربی را مجبور به همکاری با ایران کرد؟
یقینا با توجه به اینکه اکثر بانکهای خارجی خصوصی هستند باید منتظر تصمیم اقتصادی رؤسای آنها باشیم تا اینکه ببینیم آیا مایل به همکاری با ایران هستند یا خیر. متاسفانه به دلائل مختلف از جمله عدم اطمینان لازم برخی هنوز چنین تصمیمی را اتخاذ نکرده و شاید منتظر گذشت زمان هستند. ضمن اینکه برخی از بانکها که از قبل با آمریکا تعهداتی امضاء نمودهاند همچنان قادربه برقراری ارتباط با ایران نیستند. از سوی دیگرهمچنان تحریمهای اولیه آمریکا به قوت خود باقی است و فقط تحریمهای ثانویه و هسته ای لغو شده است حتی ممکن است تحریمهای اولیه و ثانویه در برخی حوزهها با هم تداخل پیدا کرده و این مسأله منجر به چالش هایی شود. مرتفع کردن چالشهای موجود یکی از اصلی ترین کارهایی است که باید انجام شود چرا که در حال حاضر در زمانی به سر میبریم که باید برای برطرف کردن مشکلات فنی و تکنیکی مربوط به رفع تحریمها با تمهیدات ویژهای وارد عمل شویم تا به تدریج شاهد سامان گرفتن امور باشیم. با ذکر یک مثال در این باره میتوان به فروش نفت اشاره کرد. فروش نفت ایران دو و نیم میلیون بشکه در روز بود و تحریمها این عدد را به یک میلیون بشکه در روز کاهش داد یقینا اگر توافق اولیه ژنو اولیه نبود فروش نفت ایران ظرف یکسال به صفر میرسید ولی توافق ژنوباعث شد در سقف یک میلیون بشکه باقی بماند. با برداشته شدن تحریمها فروش نفت ایران آزاد شده و ایران میتواند به هر میزان که میخواهد نفت بفروشد اما آیا این مسأله بدین معنی است که با برداشته شدن تحریمها به یک باره قادربه فروش دو و نیم میلیون بشکه در روز خواهیم بود؟ در حالی که ایران از تحریمهای چندین ساله ای گذر کرده که بسیاری از خریداران نفت خود را از دست داده و خریداران، فروشندگان دیگری را جایگزین ایران کردهاند از این رو باید با بازاریابی به دنبال احیای بازارهای از دست رفته خود باشیم. با توجه به اینکه بسیاری از شرکتهای بزرگ قراردادهای نفتی زمان بری را به امضاء میرسانند به یک باره نباید انتظار داشت که از فردای لغو تحریم همه چیز به حالت عادی قبل از تحریمها بازگردد! همچنانکه وزارت نفت در پنجاه روز گذشته یک میلیون بشکه را به چیزی در حدود یک میلیون و هفتصد هزار بشکه افزایش داده است. مسلماً روز به روز شاهد تاثیرات بهتر لغو تحریمها خواهیم بود و دیر زمانی نمی گذرد که مسائل به جای اولیه خود باز میگردد اما باید به این نکته اذعان کرد که تأثیرگذاری رفع تحریمها زمان بر است.
مسلما تحریمهای اولیه ای که مثلا از گروگان گیری همچنان به قوت خود باقی است ایجاد زحمت میکند. بنابراین در پاسخ به سوال شما باید گفت اروپا و آمریکا با تغییر قوانین به تعهدات خود در لغو تحریمها عمل کرده اند اما برای اینکه این لغو تحریمها آثار خود را به صورت کامل نشان دهد هنوز محتاج زمان و همکاری غربیها هستیم زیرا آنها اجرای موفقیت آمیز برجام را تضمین کرده اند.
سوئیفت امروز به معضلی تبدیل شده آیا مسأله سوئیفت را باید حل شده بدانیم یا همچنان بانکها باید با این موضوع درگیر باشند؟
سوئیفت سیستم امنی برای کمک به جابه جایی پول است. مثلا اگر بانک سپه یا بانکی در ایران خواهان جا به جایی پول باشد اینگونه نیست که با هر تلفنی این امکان محقق شود بلکه بانک غربی باید از برخی مسائل در این زمینه اعم از اینکه پول را چه کسی از چه منبعی به کجا حواله میکند مطلع باشد، بنابراین سیستم ارتباطی کاملا امنی بین دو بانک است که شرکت سوئیفت عهده دار این فعالیت شده است. شرکت سوئیفت نیز یکی از شرکت هایی بود که با تحریمها امکان همکاری با ایران را نداشت و بانکهای جمهوری اسلامی هم امکان دریافت خدمت از این شرکت را نداشتند. لغو تحریمها و اجرای برجام به این مسأله کمک کرد بنحوی که در حال حاضر چنین منعی برای هیچ یک از بانکهای داخلی وجود ندارد. این در حالی است که هم اکنون همه بانکهای ایرانی با شرکت سوئیفت مجددا قرار داد بسته و ارتباط خود را از سر گرفتهاند و همه دارای کد سوئیفت شده و نرم افزار سوئیفت را روی دستگاههای خود نصب کرده اند. تمامی فعالیتهای یاد شده دو سه هفته زمان نیاز داشت اما وصل شدن به سوئیفت به این معنا نیست که بانک غربی تمایل به همکاری با بانک ایرانی داشته باشد! بنابراین اینکه به سوئیفت وصل شدیم با اینکه بانکهای خارجی با ما کار میکنند یا نمی کنند دو موضوع متفاوت است.
برخی از تجار از باقی بودن تحریمهای مربوط به دلار برای ارتباطات تجاری خود همچنان شاکی هستند در این باره چه کارهایی انجام شده با توجه به اینکه این تحریم شامل تحریمهای هستهای جمهوری اسلامی نبوده است ؟
برخی تحریمهای اولیه آمریکا همچنان پا برجاست. مثلا تحریم دلار همچنان ادامه دارد و این مسأله ارتباطی به مباحث هسته ای ندارد. تحریم دلار به تحریمهای قبل از مسائل هسته ای بازمی گردد و اصلا جزء موضوع مذاکره هم نبوده است. خیلیها در مذاکره برای دلار به ما ایراد گرفتند و خواهان رفع تحریمهای دلار هستند در پاسخ به این افراد باید گفت برای رفع این تحریم باید با آمریکا درباره روابط دو جانبه با آمریکا مذاکره شود آیا چنین اجازه ای داده شده است که از ما چنین انتظاری میرود؟ بنابراین باید قبول کنیم برخی از موانع و تحریم هایی که باقی است تحریم هایی است که به مباحث هسته ای ارتباطی نداشته و اصلا مسأله جدیدی نیست که برخی آن را بزرگ میکنند. مسلما این امکان برای صادر کنندگان و وارد کنندگان وجود ندارد که با دلار تجارت کنند اما همچنان ارزهای معتبری مثل یورو برای تبادلات اقتصادی وجود دارد که میتوانند در مبادلات اقتصادی خود از آن استفاده کنند،همچنین اینکه مثلا بانکی هنوز «ال سی» باز نکرده نیز به سوئیفت مرتبط نمیشود بلکه آن بانک باید با بانک ایرانی کار کارگزاری ایجاد کرده و شبکه بانکی برقرار شود.مسلما گذشت زمان به حل بسیاری از موانع کمک میکند و باید کمی منتظر ماند.
مهمترین مانع موجود بر سر راه ارتباط بانکهای غربی با بانکهای جمهوری اسلامی را در چه مسائلی ارزیابی میکنید؟
یکی از بزرگترین موانع موجود عدم اعتماد بانکها و سرمایه گذاران خارجی به ایران است. متاسفانه بسیاری از بانکها و کمپانیها به دلیل اینکه قبلا توسط آمریکا جریمه شدهاند در حال حاضر با احتیاط بیشتری با ایران وارد فعالیت میشوند و منتظر هستند رقبای خود وارد کار شوند اگر ضرر و زیان احتمالی نداشته باشند آنها هم با ایران وارد مراودات تجاری واقتصادی شوند. مشکل دیگر از داخل کشور سرچشمه میگیرد هنگامی که با برخی اظهار نظرها به تنشها دامن زده میشود آیا بانکهای غربی و سرمایه گذاران خارجی در این فضا میتوانند با اطمینان وارد بازارهای اقتصادی و فعالیتهای تجاری با ایران شوند؟ این در حالی است که ما به جای رفع تنش و نشان دادن تصویر جامعی از آرامشی که بر فضای اقتصادی کشور حاکم است متاسفانه چالشها را افزایش میدهیم. مسلما در چنین فضایی خودمان باعث افزایش ترس و هراس غربیها از فضای اقتصادی و جو روانی حاکم بر آن میشویم و این مسأله همچنان موجب کاهش اطمینان آنها نسبت به ایران
میشود.
به نظر میرسد دولت میل دارد در حوزههای غیر هستهای هم وارد مذاکره با طرف غربی شود آیا این مسأله را قبول دارید؟
بحث میل نیست بحث منافع ملی است آیا منافع ملی ما اقتضاء میکند که در موضوعات دیگری با طرف آمریکایی وارد مذاکره شویم؟
باید به این نکته توجه شود نه به اینکه آیا دولت به این مسأله میل دارد یا ندارد... ضمن اینکه این موضوع در جای دیگری فراتر از دولت تصمیم گیری میشود و مدیریت عالی نظام چنین تصمیمی را اتخاذ میکند که در حال حاضر منافع ملی ما برای مذاکره با آمریکا اقتضاء میکند یا خیر... همانگونه که درباره هستهای این تصمیم گرفته شد که منافع ما اقتضا میکند لذا اجازه مذاکرات هستهای داده شد.
مسلما در حال حاضر چنین موضوعی مطرح نشده و اگر روزی مدیریت عالی نظام به چنین تحلیلی برسد وزارت امور خارجه به عنوان مامور در راستای خواست نظام حرکت میکند. به هر حال تاکنون غیر از موضوع هسته ای اجازه مذاکره با آمریکا درباره هیچ موضوع دیگری داده نشده است. تحلیل خود وزارت خارجه هم همین است که درحال حاضر مذاکره درباره سایر موضوعات در جهت منافع ملی ما نیست.
نظر شما